عاقبت عدم فرار از مدرسه

عاقبت عدم فرار از مدرسه

درباره زبان و ادبیات فارسی، ویرایش و نگارش، و برخی چیزهای دیگر (منهای سیاست)
عاقبت عدم فرار از مدرسه

عاقبت عدم فرار از مدرسه

درباره زبان و ادبیات فارسی، ویرایش و نگارش، و برخی چیزهای دیگر (منهای سیاست)

نظرسنجی برای موضوعات طرح شده در کلاس ادبیات

درود. در سمت چپ وبلاگ دو نظرسنجی گذاشته شده است که برای نمایش داده شدنشان ناچار شدم قالب وبلاگ را عوض کنم. لطفا برای روشن شدن تکلیف سرفصلهای درسهای آینده به آنها پاسخ دهید. با سپاس. باغبان

یادداشت: آخرین یادداشت برای درس ادبیات فارسی

این آخرین یادداشتی است که برای درس ادبیات فارسی و این ترم تحصیلی می نویسم. فهرست آخر را لحظاتی پیش دوباره روی وب گذاشتم. اگر کسی مطلبی فرستاده که بنده در یاد ندارم یا به اشتباه از قلم افتاده یادآور شود. بنده آن را در لیست اصلی که لیست نمرات کلاسی است وارد خواهم کرد و دیگر روی وب منتشر نخواهد شد.

همان طور که ملاحظه می کنید، متاسفانه بیش از 30 درصد کلاس در فعالیتهای کلاسی شرکت نکرده اند و این سبب شرمندگی است و نشان می دهد که یا روش بنده در ارائه درس و تکلیف درست نبوده است یا به قدر کافی سخت نگرفته ام. شاید اصلا برای معلمی ساخته نشده باشم. باید کمی در این باره فکر کنم... .

می دانم با دیدن برگه امتحان عده ای مرا دعا و عده دیگری نفرین خواهند کرد. البته، این عده نباید جز خودشان کس دیگری را سرزنش کنند. چون تازه خواهند فهمید که چه اندازه تکالیف کلاسی مهم بوده است و این همه اصرار برای چه بوده است. دوستان دیگر، آن را داستان طنزی دیگر از این بنده خواهند یافت.

بنده به حسب وظیفه از تک تک عزیزان مطالبی خوانده ام. نوشته بعضی دوستان را کامل و نوشته برخی دیگر را به طور اتفاقی. دوست داشتم فهرستی از غلطهای املایی باور نکردنی را اینجا بگذارم، ولی دیگر فرصتی برای این کار نیست. به چند نمونه آن بسنده می کنم:

1. به اسرار و پافشار مادرم: اصرار -پافشاری

2. در هیئته محله: در هیئت

3. حسه ضعیف: جثه

4. ضریف اندام: ظریف

5. تقاظای کمک: تقاضا

6. امتهان: امتحان

7. ضهمت: زحمت

8. ساییتان: سایه تان

9. دوستارتان: دوستدارتان

10. در اصر: در اثر

11. سرات مستقیم: صراط 

12. راجب: راجع به

و...

یک کتاب کوچک هم از نوشته های همراهان درست کرده ام که نامش را از نوشته آقای داریوش ابراهیمی گرفته ام: «فقط برای دو نمره بیشتر». به محض تمام شدن و یافتن فرصت بیشتر، برای یادگار آن را در اختیارتان قرار خواهم داد.

برای بنده، ترم گذشته روزهایی سخت اما شیرین داشت. حدود 30 واحد درس گفتم و یک طورهایی هم از پا درآمدم. با این همه، تلاش کردم ذهنیت شما را نسبت به درس ادبیات و زبان فارسی و حتی سینما و موسیقی و خیلی چیزهای دیگر عوض کنم و پنجره تازه ای به روی باغ ادبیات باز کنم. در حقیقت، خواستم اندکی از لذت ادبیات را به تقلید از باب راس و لذت نقاشی اش به شما هم منتقل کنم. امیدوارم توانسته باشم.

حالا، پس از 4 ماه، می خواهم به کارهای مهم عقب مانده دیگری برسم و ناچارم برای تجدید قوا ترکتان کنم. آرزو می کنم همراهان عزیز هر جا که هستند تندرست باشند و ایامشان به کام باشد.

خاطرات خوبی که از کلاسهای شما برایم باقی ماند مرا کافی است. دم همگیتان گرم و سرتان خوش. کم و زیاد درسهای ارائه شده و حرفهای عجیب و غریبم را بر این بنده ببخشایید. به شادی و رامش و بدرود باشید.

با احترام و ارادت

دوست و همراه شما- م. باغبان

29/10/92


یادداشت: خسته نباشید جمیعا و رحمة الله!

درود

وقت ارسال تکالیف تمام شد. عده زیادی فرستادند و عده ای هم نفرستادند. برخی اخلاقا شرط مرا پذیرفتند و برخی نپذیرفتند. به هر حال، تمام شد و بنده هم امروز برگه های امتحان را در 300 نسخه کپی کرده تحویل همکاران آموزش دادم.

در کلاس روز پنج شنبه همه دوستان با گرفتن امتحان از همراهانی که فقط نامشان حاضر بود یا فقط وجود مبارکشان حاضر بود، اما آثار مبارکشان به این بنده نرسید موافق بودند. نظر دوستان وبلاگ پیمای مرا هم که ملاحظه کرده اید. سپاسگزارم از عزیزانی که به دوستان دیگر محبت دارند، نظرشان بر دل و دیده، می پذیرم؛ گر چه بنده با این کار موافق نیستم.

باشد. همه عزیزان بخوانند و در امتحان حاضر شوند تا ببینیم خداوند چه میخواهد. خوشحال می شوم دست کم یک نفر از آنان که خلاف جریان آب شنا کردند، معجزه ای بشود و در امتحان قبول شود.

همگی خسته نباشید. ترم طولانی و سختی بود. میدانم. دست همگی درد نکند که حضور داشتند، همراهی کردند، محبت فرمودند، و سبب سرافرازی این بنده هستند. در سایه ایزد شاد و خوش و دل آسوده و مهربان باشید.

با احترام و ارادت- باغبان

یادداشت: فایده نام و نام خانوادگی

درود

وقتی آدمها در غار زندگی میکردند و زبان نداشتند، همدیگر را با دست نشان میدادند یا شکل یک نفر را با ادا و اطوار در می آوردند که معلوم شود منظورشان کیست. این طوری شد که هنر «پانتومیم» کشف شد.

بعدها که زبان پیدا شد، آدمها احتمالا همدیگر را «هوی» صدا میکردند. هوی شماره 1، هوی شماره 2، هوی شماره 3، و همین طور بگیر و برو بالا.

خب، آدمها عقل داشتند و میفهمیدند کمی این کار سخت است. برای همین برای خودشان اسم انتخاب کردند. مثلا، یک سرخپوست اسمش را گذاشت «ایر کوچک» و آن یکی گذاشت «ابر سیاه». چون این اسمها بی نهایت نبود و آنها زاد و ولد میکردند و مجبور بودند روی بچه هایشان اسم بگذارند، ناچار شدند اسمهای مشترک را قبول کنند. این طوری شد که در یک قبیله ده تا ابر کوچک پیدا شد و پانزده تا ابر سیاه. 

مدتی بعد، دیدند شناسایی ابرهای کوچک سخت شده. تصمیم گرفتند اسم پدر را هم بعد از اسم پسر بیاورند و در نتیجه «ابر کوچک ابن ابر سیاه ابن ابر سفید ابن ابر بزرگ» پیدا شد.

در ایران خودمان هم تا زمان رضاشاه همین جور بود؛ یعنی اسم پدر و گاه جد را هم به اسم بچه اضافه میکردند که اگر اخبار روزنامه های آن دوران را دیده باشید کاملا معلوم است: رضا پسر اصغر پسر ابراهیم در دروازه دولت حسین پسر محمد پسر عباس را طپانچه ای زده غوغایی به پا شده بود... .

رضاشاه تصمیم گرفت این بازی را تمام کند و به هر کس یک نام خانوادگی بدهد که اسمها هی عوض نشود. چون مثلا پدر من نامش می شد «حسن پسر غلامرضا» و من میشدم «محسن پسر حسن» و کسی نمیتوانست تشخیص دهد که من و پدرم واقعا پدر و پسریم. وقتی نامهای خانوادگی پیدا شد، مشکل شناسایی آدمها هم به شکل تمیزی حل شد.

با این همه تاریخی که سر هم کردم، من بنده بعد از کلی سال که فکر میکردم فلسفه داشتن نام را میدانم، به لطف دوستان ادبیاتچی خودم فهمیدم نام و نام خانوادگی نه تنها چیز بیخودی است but also برای سینه هم ضرر دارد و اصلا باید آن را بوسید و کنار انداخت. خب، پدر آمرزیده ها، چرا اسمهایتان را روی نوشته هایتان نمی نویسید و معلمتان را جان به سر می کنید؟

تصمیم گرفته ام از ترم بعد اگر زبانم لال، خدای ناکرده، رویم به دیوار، جایی درس گفتم، اول برای همه واضح و مبرهن کنم که نام و نام خانوادگی چه فواید مبارکی دارد و به چه کارهایی می آید و در کجای یک نوشته باید آن را نوشت. این هم از علم مفیدی که این روزها از برخی دوستان یاد گرفته ام. خدا از بزرگی کمشان نکند. خیر ببینند الهی! آمین.

تنبیه کسانی که بعد از آن همه خواهش و التماس، اسمهایشان را روی نوشته هایشان ننوشته اند، کسر «دو نمره تعزیری» از نمره امتحانشان است. غوغا نکنید! یادتان باشد اگر رستم این اسم وامانده را همان روز اول به سهراب گفته بود الان هر دو بزرگوار زنده بودند و داشتند یک جایی تو این مملکت با هم قلیان می کشیدند یا پیتزا نوش جان میکردند و به ریش فردوسی می خندیدند. اگر کسی جرات دارد اعتراض بکند تا بدهم 1000 بار از روی نام مبارکش بنویسد تا اسمش را دیگر فراموش نکند. موضوع تکلیف ترمهای آینده هم معلوم شد. خدا را شکر! رزق ما از در و دیوار می رسد. می بینید؟

معلم دربه در پیدا کردن نامهای شما- باغبان


نتیجه اخلاقی: همراهان هوشیار می توانند ملاحظه کنند که چطور میشود از یک موضوع الکی طنز درست کرد.

یادداشت: تصحیح یک اشتباه

درود دوستان

روز پنج شنبه در یکی از کلاسها عرض کردم که فعل «است» ماضی است. اشتباه کردم. فعل است در واقع مضارع است ولی از نظر صرفی شبیه ماضی است. برای همین باید در انتهای آن از علامت واج تهی استفاده کرد. شرمنده دوستانی که بودند و دوست عزیزی که پرسید و بنده اشتباه پاسخ دادم. سپاس از توجهتان. باغبان

یادداشت: برای همراهان درس ادبیات

درود بر همه

میدانم برخی از شما دلشوره رسیدن یا نرسیدن تکالیف را دارید. این باعث سرفرازی است که جای ما بالاخره با هم عوض شد و شما هم دچار دغدغه های دانشگاهی شدید. از خبث طینتم نیست که به کسی پاسخ ایمیل نداده ام. حدود 100 ایمیل برایم آمده و متاسفانه این چندروزه آنقدر گرفتار بوده ام که دستم به دانلودشان نرفته. میبینم و یک به یک پاسخ میدهم. نگران نباشید.

برخی دوستان هم محبت کرده حال نزارم را پرسیده اند. هنوز خوبم و دعاگو. کوفتگیهایم بهتر شده اند و جز کمر و شانه و زانوها و سر و ساق پا و دنده و دست و بازویم جای دیگریم درد نمیکند. همین هم خودش خیلی خوب است. خدا را شکر!

از نگرانی و مهربانی همگیتان سپاسگزارم. سرتان سبز و دلتان خوش!

م.باغبان

در ضمن، در ستون سمت راست وبلاگ در بخش آرشیو موضوعی میتوانید همه جزوه ها را بیابید.

یادداشت: یک موضوع مهم و نظرخواهی

درود دوستان

ترم فردا با اتمام آخرین کلاس رسما تمام میشود و میماند امتحان و نمره. برخی دوستان شما متاسفانه نه تکلیفی انجام داده اند و نه قرار است انجام دهند که نتیجه کارشان معلوم است. منتهی برخی از این همراهان به هزار و یک دلیل -گیریم موجه. چون حرفشان را حمل بر صحت میکنم- نتوانسته اند یا نمیتوانند کاری انجام دهند و تلفنی یا حضوری از بنده میخواهند که درکشان کنم تا بتوانند این واحد را پاس کنند. به شخصه، اعتقادی به این حرفها ندارم و به جد بر این باورم که اگر کسی دانشجو شد باید آدابش را هم رعایت کند. دوم اینکه نمره فقط حق این بنده نیست بلکه برآیند کاری گروهی است که در طول یک ترم مشخص میشود و همه در آن حق دارند و انصاف نیست حق کسانی که زحمت کشیده اند ضایع شود. با این حال، این همراهان بر سخن خود اصرار دارند.

لطفا دوستانی که تکالیف را انجام داده اند و این یادداشت را می خوانند نظر بدهند که به نظرشان کدام راه را انتخاب کنم:

1. مطابق عقیده خود رفتار کنم و به هیچ ترتیب زیر بار این سخنان نروم و از امتحان محرومشان کنم و همان 9/75 را برایشان در نظر بگیرم.

2. تکلیف را از آنها ساقط کنم و فرصت دیگری به آنها بدهم و بر اساس آنچه در برگه مینویسند و نمره ای که می آورند عمل کنم و اگر نمره آوردند، همان حداقل نمره قبولی -یعنی 10- را برایشان در نظر بگیرم.

لطفا نظر بدهید تا بر اساس یک نظر جمعی در این باره تصمیم درستی بگیریم. چون شما هم به اندازه بنده و حتی بیشتر از من در این باره حق دارید.

شاد و پایدار باشید. سپاسگزار همگیتان هستم

باغبان

یادداشت: درباره تکالیف همراهان درس ادبیات

درود

امروز در کلاس روز سه شنبه، به جهت مراعات حال برخی دوستان که همه کلاسها را حاضر بودند اما در انجام تکالیف کوتاهی کرده بودند قرار شد:

1. تاریخ تحویل تکلیف تا روز شنبه به تاخیر بیفتد. این آخرین فرصت است و دیگر تمدید نخواهد شد.

2. تکالیف عشق و ازدواج و جانشینی باید حتما تحویل داده شود و استثنا هم ندارد. نمره امتحان عملی شما که مرتبط با این تکالیف است با قیاس نوشته های شما در جلسه امتحان و نوشته های همین تکالیف روشن خواهد شد. پس کوتاهی نفرمایید تا نمره را بیخود و بی جهت از دست ندهید.

3. همراهان روز سه شنبه ساعت 1-3 تماس گرفتند که بنده گفته ام از بین چهار روزنامه فقط یکی را تحلیل کنید. این درست نیست. هر روزنامه برای یک هفته انتخاب شده بود و قصد داشتم در هفته پنجم تکلیف دیگری بدهم که عدم اهتمام دوستان از این کار برحذرم داشت. دست کم، نوشته این بنده در وبلاگم به تاریخ 10 مهر نشان میدهد که قضیه از چه قرار بوده است. برای مزید اطلاع مراجعه بفرمایید به یادداشت جلسه دوم. روز سه شنبه 16 مهرماه 92 در همین وبلاگ.



4. هدف از مطالعه چهار کتاب یا روزنامه هایی که معرفی شده احیای سنت کتابخوانی و گزارش نویسی کتاب است. متاسفانه برخی دوستان در این کار کاهلی کرده اند. چون فرصت کافی برای انجام این تکلیف نیست و دوست ندارم به جای خواندن کتاب به کپی کردن اطلاعات از اینترنت و جا زدن آن به نام خودتان اقدام کنید تصمیم دیگری در این باره گرفتم. مستحضرید که وقتی تکلیفی بر عهده کسی گذاشته میشود باید آن را انجام دهد. از میان شما برخی دوستان به این مهم عمل کرده اند و برخی نه. دوستان کاهل در این باب مدیون کلاس و همه عزیزانی هستند که کتابها را خوانده اند و درباره اش نوشته اند و این تکلیف و دین تا زمان انجام آن از گردن شما ساقط نخواهد شد و در صورت بی توجهی و گرفتن نمره هم امرار معاش از راه این مدرک تحصیلی شرعا و اخلاقا درست نخواهد بود. هر یک از دوستان که دین شرعی خود را درباره مطالعه این کتابها به گردن بگیرد و پیش خود و خدایش متعهد شود که در وسعت وقت این آثار را بخواند و برای بنده بفرستد، میتواند فعلا از خواندن آنها پرهیز کند. ولی همچنانکه عرض کردم این تعهدی اخلاقی است و میدانید که مردم در بند عهدها و قولهایشان هستند و عهدشکنی صفت انسانهای درستکار نیست. بنده با اجازه همراهانی که کارشان را انجام داده اند این فرجه را به دیگر دوستان میدهم که متناسب با شرایطشان عمل کنند و در این باره سخت نمیگیرم. فقط محبت کنید در ایمیلهای خود بنویسید که این تعهد را کرده اید تا نمره آن را صفر محسوب نکنم. ناگفته نگذارم که نمره این دوستان را از 16 محاسبه خواهم کرد. یعنی از ده نمره کلاسی دو نمره حسن انجام کار را نخواهند گرفت و دو نمره هم برای تاخیر کسر خواهد شد. گمان میکنم بهتر از صفر باشد.

5. اگر کسی از دوستان پیشتر مقاله یا کتاب یا فیلمنامه یا هر اثر نوشتاری دیگری نوشته یا فیلمی یا اثر هنری دیگری ساخته که مرتبط با ادبیات است میتواند به جای تکلیف چهار کتاب ارائه کند.

یادتان باشد فقط تا روز شنبه فرصت باقی است. لطفا اطلاع رسانی بفرمایید.

باغبان



یادداشت: برای همراهان ادبیات. اجازه بدهید کمی غر بزنم!

درود بر همه، به ویژه برخی عزیزان 

آقا، لطفا، خواهشا، شما را به مقدساتتان، به جان هر کسی که دوست دارید... وقتی برای بنده ایمیل میفرستید یا پیام میگذارید لااقل یک کار خوب هم انجام دهید. لازم نیست با استکبار جهانی دست به یقه شوید. اسم مبارکتان را یک گوشه بنویسید. ریا نمیشود به حضرت عباس. 

برخی عزیزان که برای این بنده تکلیف فرستاده اند، نام کاربریشان در ایمیل مثلا هست: mm1389 یا مثلا azita. همین و دیگر هیچ. ایمیلشان هم همین است، فقط یک a دورت بگردم، یاهو یا جیمیل دات کام سرش اضافه شده. خب، بنده از کجا باید بفهمم این نوشته از کدام بزرگوار است «وز کجا وز که خبر آورده»؟ 

عده زیاد دیگر که فایل را به ایمیلشان پیوست میکنند روی فایلها نامشان را ننوشته اند. این یعنی بنده باید برگردم و ببینم فلان فایل را از کجا دانلود کرده ام و اسمش را خودم تایپ کنم. از صبح تا حالا باور میفرمایید کارم همین بوده؟ 

پس، به حق صاحب همین روز جمعه و این دم اذان، لطفا اسم خودتان و مشخصات کلاستان را در نوشته ها و فایلهای ارسالی ثبت کنید. ثواب دارد. راه دوری نمیرود. 

برای نمونه، صاحب نوشته زیر خودش را به این بنده معرفی کند:


F M

با سلام خدمت استاد گرامی جناب دکتر باغبانی

 

تو که خندیدی پرستو توی لونه ش جا به جا شد دختر ترنج و نارنج قد کشید و پا به پا شد آینه از دست تو افتاد شب شکست و زیر و رو شد باد لب باغچه رو بوسید کاجمون خوش رنگ و بو شد

تو مثل ِ من این خیابان ها را گز نکردی که بفهمی شعر یعنی درد وقتی که رفتی و من هنوز بوی کبوتر ِ وحشی می دهم در به در ِ همان کوچه ی قدیمی دنبال ِ بق بقوی جفتم

بدرقه به پنجره که رسیدم رفته بودی تکان دادن دستت را ندیدم و آب را پشت سر کسان دیگری ریختم .پیچیدگی های یک رابطه ماندگار گفتی بیا آمدم شاید هم من گفتم بیا تو آمدی یک آمدنی رخ داده است یا من آمده ام یا تو آمده ای کاش این معما قابل حل بود

جوهر انگشتان مرده انگشتانم را تا مچ در جوهر مشکی فرو می برم و بالا به سوی آسمان می گیرم قطره های جوهر مشکی بر دستانم شره خواهند کرد و خواهم مرد از سیاهی جوهر مشکی روزی خواهم مرد .خاطره ای قدیمی صدای دوردست می آید صدای باد صدای به هم خوردن درِ خاطره ای قدیمی . . . . هر چه سعی کردم خاطره را به خاطر نیاوردم قدیمی بود


م.ب.

یادداشت: درباره تکالیف همراهان ادبیات

درود دوستان

به لطف برخی دوستان، این بنده تازه سبب فرستاده شدن 124000 پیغمبر را فهمید. واقعا ممنون! 

برخی دوستان هنوز که هنوز است - یعنی دو سه هفته مانده به امتحان- درباره اینکه چه تکلیفی باید انجام دهند می پرسند! چه کسی باور میکند راستی؟ مرا که کچل کردند، خدا عمر باعزتشان بدهد الهی!

برای بار چندم - و امید که برای بار آخر- عرض میکنم هر یک از دوستان باید تا وقت مقرر هفت نوشته به بنده تحویل دهد. به قرار زیر:

1. یک صفحه (در حد 300 کلمه) درباره عشق

2. یک صفحه نوشته (300 کلمه) درباره ازدواج.

3. نوشتن 3 صفحه  از یک متن داستانی و انجام 3 صفحه تکلیف محور جانشینی

4. نوشتن فهم خود در حد 300 کلمه درباره یکی از داستانهایی که در پست اول وبلاگ گذاشته ام (چون هر کس باید چهار متن داستانی را به انتخاب خود بخواند، میشود 4 صفحه درباره چهار داستان)

پس در مجموع، 12 صفحه تکلیف برای یک ترم تحصیلی. تو را به مقدساتتان دیگر نپرسید. بخوانید و بنویسید. سپاس!

موفق باشید. م.ب.

 

یادداشت: برای همراهان درس ادبیات که برای امتحان آخر ترم نگرانند

درود بر همه

امشب، بالاخره پرسشهای آزمون آخر ترم را تکمیل و پرینت نهایی آن را گرفتم. امتحان شما سه مرحله دارد: 6 پرسش تستی، 2 پرسش تشریحی انتخابی (از میان 5 پرسش)، و سه پرسش عملی. پرسشهای تستی 6 نمره، تشریحی در مجموع 4 نمره، و عملی 10 نمره دارد. 16 نمره متعلق به تکالیف کلاسی و 4 نمره مربوط به حسن انجام کار است. بدین ترتیب، امتحان شما 40 نمره دارد که تقسیم آن بر عدد 2 نتیجه کار را مشخص خواهد کرد.

مواد امتحان از جزوه خط پهلوی، آوانگاری، مقاله آداب معنابافی، موضوع انواع دلالت، بحث ریشه شناسی، نسبتهای چهارگانه الفاظ با هم (نسب اربعه)، ویژگیهای نوشته خوب و نویسنده خوب، و موضوع محور جانشینی و همنشینی انتخاب شده و گمان می کنم بر اساس آنچه در کلاس به تفصیل توضیح داده شده و در جزوه ها آمده و تکالیفی که انجام داده اید کسی در مواد امتحانی مشکلی نداشته باشد. لطفا تکالیف را تا آخرین جلسه درسی خود که روزهای 17 و 18 و 19 دی خواهد بود به این بنده تحویل دهید تا حقی از کسی ضایع نشود. شاد باشید.

باغبان

یادداشت: برای کلیه همراهان درس ادبیات

درود دوستان

دوستان آموزش فرمودند که کلاسهایی که زیر 14 جلسه درس داشته اند از نظر قانونی امکان برگزاری امتحان ندارند. برای همین بنده نشستم و بر اساس اطلاعات وبلاگ که خدا را شکر همه روزهای درسی را در آن ثبت کرده ام تعداد جلسات را درآوردم. به قرار زیر (خط زرد نشانه تعطیلی موجه دروس است و جزو تعداد کلاسها محسوب میشود). با توجه به جدول زیر، کلاس ادبیات تا آخرین روز مجاز ادامه خواهد داشت. برای محتوای درسهایی که از 14 جلسه عبور کنند فکر خوبی کرده ام که در کلاس عرض خواهم کرد (اگر تاریخها برعکس شده تقصیر بنده نیست).

روز

سه شنبه

چهارشنبه

پنج‌شنبه

ساعت

8-10

10-12

1-3

8-10

10-12

1-3

8-10

10-12

1

 

 

9/7/

 

10/7/

 

 

 

2

 

 

16/7/

 

17/7/

 

 

 

3

23/7/

23/7/

23/7/

24/7/

24/7/

24/7/

25/7/

25/7/

4

30/7/

30/7/

30/7/

1/8/

1/8/

1/8/

2/8/

2/8/

5

7/8/

7/8/

7/8/

8/8/

8/8/

8/8/

9/8/

حبیبی

9/8/

حبیبی

6

14/8/

14/8/

14/8/

15/8/

15/8/

15/8/

16/8/

16/8/

7

21/8/

21/8/

21/8/

22/8/

22/8/

22/8/

23/8/

23/8/

8

28/8/

28/8/

28/8/

29/8/

29/8/

29/8/

30/8/

30/8/

9

5/9/

5/9/

5/9/

6/9/

6/9/

6/9/

7/8/

7/8/

10

12/9/

12/9/

12/9/

13/9/

13/9/

13/9/

14/8/

14/8/

11

19/9/

19/9/

19/9/

20/9/

20/9/

20/9/

21/8/

21/8/

12

26/9/

26/9/

26/9/

27/9/

27/9/

27/9/

28/9/

28/9/

13

3/10/

3/10/

3/10/

4/10/

4/10/

4/10/

5/10/

5/10/

14

10/10/

10/10/

10/10/

11/10/

11/10/

11/10/

12/10/

12/10/

15

17/10/

17/10/

17/10/

18/10/

18/10/

18/10/

19/10/

19/10/

16

آزمون

آزمون

آزمون

آزمون

آزمون

آزمون

آزمون

آزمون

 

یادداشت: برای همراهان روز پنج شنبه 28/9/92

درود دوستان

ساعت نخست به بیان برخی مطالب باقی مانده از قبل گذشت و طریقه نوشتن منابع درون متنی و بیرون متنی نیز گفته شد. ساعت دوم به آوانگاری اختصاص داشت. شاد باشید


یادداشت: درس ادبیات روز چهارشنبه 27/9/92

امروز درسها خوب پیش رفت. «این دل گذاشت قصه بگوییم ما مگر؟»

ترم در حال اتمام است و برخی مطالب هنوز باقی است. در ساعت نخست به موضوع آوانگاری نرسیدیم و از بحث شیوه نگارش منابع و مراجع بیرون نیامدیم.

در ساعت دوم، روشهای بدنویسی و آوانگاری را گفتیم. در ساعت سوم نیز، از موضوع شیوه نگارش منابع و مراجع و بخشی از مباحث نشر و ویرایش بیرون نرفتیم. همراهان ساعت سوم محبت کرده شیرینی مبسوطی خریده بودند. دم همگی شان -به ویژه دوست بزرگواری که قبول زحمت کرده بود تا کام همه را شیرین کند- گرم! آرزوی شادی هه عزیزان را دارم.

برخی دوستان فرموده اند که لینک جزوه بدنویسی خراب شده. دوباره کنترل کردم که در دسترس باشد.

با احترام- م.باغبان

لینک دانلود

http://s5.picofile.com/file/8103648150/maanabafiuaye_asre_ma.pdf.html

یادداشت: برای همراهان ادبیات روز سه شنبه 26/9/92

درود بر همگی

امروز بحث معنابافی را در برخی کلاسها تمام کردیم. دوستان لازم است روشهای بدنویسی را بر اساس مقاله ای که در وبلاگ گذاشته ام (جزوه شماره 2) مطالعه کنند و یاد بگیرند.

بحث کل کلاسها امروز درباره آوانگاری بود که دو سوال امتحان از آن است و حتما باید یاد گرفته شود. سعی میکنم به زودی جزوه آن را هم در وبلاگ بگذارم. شاد باشید. م.ب.

یادداشت: داستان کوتاه خوبی خدا

چند وقتی هست که تقدیر خوبی مرا خواسته و بیشتر حسن آقا را می بینم. مثل روزهای دور گذشته می نشینیم و چیزی می خوانیم و حرف می زنیم. از هر دری سخنی. گاهی هم بیرون میرویم و هوایی میخوریم. البته، خواندن کتاب و راندن وسیله با حسن آقاست. به من طوری که خودم نفهمم و حس بدی نداشته باشم استراحت داده. خدا یا همان خیر منتشر خیرش بدهد.

دیروز داستانی خواند که الحق زیبا بود. هرچند من برای رسیدگی به آبگوشتی که سر گاز میجوشید چند وقت یکبار باید جلسه را ترک میکردم و رشته سخن پاره میشد. جایتان خالی! خیلی صفا کردم. پیشنهاد میکنم شما هم بخوانید. م.ب.

دانلود داستان خوبی خدا

http://s4.picofile.com/file/7904983331/khoobi_ye_khoda.docx.html

یادداشت: معنی واژه عبهر (پاسخ به پرسش یکی از همراهان درس ادبیات) 20/2/92

دوستی امروز بنده را سر پله ها یافت و پرسید: عبهر یعنی چه؟ بنده هم که دیدم مرا با لغتنامه آنلاین دهخدا اشتباه گرفته اند آنقدر خوش به حالم شد که بالکل معنی واژه عبهر یادم رفت. هزار بار نگفتم که برای این بنده هیجان خوب نیست؟

به هر حال، معنی عبهر به نقل از لغتنامه دهخدا این است:

عبهر.(ع ص ) پر گوشت و بزرگ از مردم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || اسب آکنده گوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || دراز و نازک و خوش تن از هر چیزی . (منتهی الارب ). || (اِ) نرگس . || یاسمین . || بستان افروز. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نرگس که در میان آن زرد باشد به خلاف شهلا که سیاه باشد. (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء)

شاد باشید

یادداشت: برای همراهان درس ادبیات (روزهای سه شنبه و چهارشنبه و پنج شنبه)

این هفته درباره سرفصل دروس با هم حرف زدیم و ویژگیهای یک نوشته خوب و نیز کلیات مرجع شناسی را ییان کردیم. در یکی از کلاسها 10 روش بدنویسی را نیز گفتیم و الباقی همچنان مبحث را طلب دارند. دوستان لطفا توجه داشته باشند که باید در همه کلاسها مباحث زیر طرح شده باشد. اگر گفته نشده متذکر شوند تا عرض کنم:

1. اتیمولوژی و نمونه هایی از ریشه شناسی

2. فروق اللغه و فرهنگ عامه. خصوصا بحث حواس ظاهری و حواس باطنی

3. انواع دلالت (طبیعی و عقلی و وضعی) و شاخه های آن

4. خط پهلوی

5. موضوع محورهای همنشینی و جانشینی / تفاوت سبک هندی و عراقی

6. روش نویسندگی و تقلید

7. ریتم در متون نظم و نثر و مشابهت آنها با تصنیف و آواز

8. مرجع شناسی

9. ویژگیهای نوشته خوب، نویسنده خوب، نقش نویسنده در جامعه و...

10. بدنویسی و آداب معنابافی

پایدار باشید. م.ب.



یادداشت: یک روز پنج شنبه دیگر 7/9/92

درود دوستان

امروز آموزش خط پهلوی را با هم گذراندیم. جزوه مربوط به این خط را از یادداشت پیشین دانلود کرده مطالعه بفرمایید. هدف صرف آشنایی شما با این دبیره بود. شاد باشید. م.ب.

یادداشت: لینک همه کتابها و موضوعات قابل دانلود ارائه شده در کلاس ادبیات فارسی

درود دوستان

برخی از همراهان هنوز این کتابها را دانلود نکرده اند و احتمالا سختشان هم هست در صفحات مختلف وبلاگ دنبال این کتابها بگردند. برای همین آنها را در یکجا جمع کردم که یافتنش آسان باشد.

کتابهای مربوط به همراهان روز پنج شنبه

داستان عزاداران بیل از غلامحسین ساعدی

http://s4.picofile.com/file/7996025478/Azadaran_e_Bayal.pdf.html

فیلمنامه گاو از غلامحسین ساعدی

http://s4.picofile.com/file/7996045050/saedi_gholamhosein_gav_filmnameh.pdf.html

نمایشنامه سه خواهر از آنتوان چخوف

http://s4.picofile.com/file/7996032903/Se_Khahar.pdf.html

داستان شازده کوچولو از آنتوان دو سنت اگزوپری

http://s4.picofile.com/file/7996036341/SHAZDEH_KUCHOLU.pdf.html


کتابهای مربوط به همراهان روز سه شنبه و چهارشنبه

1. داستان تنگسیر از صادق چوبک و مقایسه آن با فیلم سینمایی تنگسیر ساخته امیر نادری

2. نمایشنامه دستهای آلوده اثر ژان پل سارتر

3. نمایشنامه راستان (عادلها) اثر آلبر کامو

4. داستان ترس و لرز از غلامحسین ساعدی


از این هشت اثر میتوانید چهار اثر را به انتخاب خودتان بخوانید و درباره اش بنویسید. این نوشته شامل خلاصه داستان و چیزی که از این کتابها برداشت می کنید باید باشد.


روزنامه های مربوط به دوستان روز سه شنبه (ساعت 13-15) 

البته، این دوستان به جای بررسی روزنامه ها میتوانند تکلیف بالا را انجام دهند:


1. مطالعه و بررسی شماره دوم از روزنامه صور اسرافیل (میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل)

2. مطالعه و بررسی روزنامه قرن بیستم (میرزاده عشقی)

3. مطالعه و بررسی شماره نخست از روزنامه طوفان (فرخی یزدی)

4. مطالعه و بررسی شماره نخست از روزنامه جنگل (میرزا کوچک خان جنگلی)


فراموش نشود که فقط تا 15/10/92 فرصت برای تحویل تکالیف هست و پس از آن تقریبا هیچ عذری برای تاخیر در تحویل تکلیف پذیرفته نیست. کسانی هم که مشکلی دارند لازم است در این باره با این بنده سخن کنند یا ایمیل بزنند تا چاره دیگری بیندیشیم. تاکید میشود دوستانی که این تکالیف را انجام ندهند در زمره غایبین بیش از حد مجاز تلقی شده و مطابق قوانین به آموزش معرفی خواهند شد. عرض کردم تا بعد گله ای در کار نباشد. آگاهان به نامطلعین خبر بدهند. لطفا، ناچارم به کاری که دوستش ندارم نفرمایید. م. باغبان

یادداشت: یک روز چهارشنبه دیگر 6/9/92

درود دوستان

ساعت نخست به موضوع نگارش بر اساس محور جانشینی، ریتم در جملات داستانی و مشابعت آنها با ریتم موجود در گوشه های موسیقی ایرانی و لزوم مراعات آنها پرداختیم.

ساعت دوم به بحث از ریتم در ادبیات و نیز موضوع بدنویسی اشاره کردیم.

در ساعت سوم ادامه آموزش خط پهلوی و موضوع بدنویسی و معنابافی را پی گرفتیم و روش امامزاده یعقوب را هم توضیح دادیم. یکی از دوستان پیشنهاد کردند که جزوه ای برای این درس ترتیب داده شود. ببینم چه میشود. اگر فرصتی به دست بیاید بدم نمی آید جزوه ای در این باره تدوین کنم تا یادگار بماند. ولی قول نمیدهم.

در کلاس یکی از شعرهای ابراهیم ناجی را خواندم و غلط ترجمه کردم. یکی از دوستان محبت کرد و این اشتباه کاری را یادآور شد. بیت این بود: کیف ذاک الحب امسی خبرا / وحدیثا من احادیث الجوی. چگونه آن عشق بدل به داستان و حکایتی از حکایات درگوشی شد؟ با سپاس از این همراه گرامی. دمتان گرم و سرتان خوش! م.ب. 

یادداشت: یک روز سه شنبه دیگر 5/9/92

درود دوستان

امروز صبح به بیان مباحثی از هستی شناسی اختصاص یافت. درباره نحوه انجام تمرین جانشینی هم مطالبی گفته شد.

ساعت 10-12 به موضوع بدنویسی و معنابافی پرداختیم و روش امامزاده یعقوب را هم بررسی کردیم.

ساعت سوم به آموزش خط پهلوی و موضوع بدنویسی پرداختیم. این بنده که از پا در آمد. امید که شما خوب باشید. م. باغبان

یادداشت: برای روز پنج شنبه 30/8/92

امروز هر دو کلاس در ساعت نخست برگزار شد. بحث ار فرهنگ و ادبیات عامه بود. این بحث از موضوعات مورد علاقه این بنده است و نوعا از بیان کردنش خوشنود میشوم. امیدوارم برای همراهان هم خوب بوده باشد. به مناسبت بحث از داستان زهرمار خان، تعبیر بوق سگ، جواد و جوات و جواد مخفی و ماتیز تحصیل کرده و خیارشور، واژه مهربان، علل گرایش به عرفان بعد از حمله مغول،  انوع غذا و دوا، طرز پختن شوربا، اسب ابرش و اسب سپید، مصلحات گوشت و طرز پختن کباب، تفاوت حرارت آتشهای مختلف، و چیزهایی از این دست هم صحبت کردیم. قصدم تحریک کردن ذوق شما درباره چیزهایی بود که می بینید و میشنوید تا موضوع فرهنگ و ادبیات عامه کاملا ملموس و کاربردی شود. لطفا فرق غذا و دوا را به خاطر بسپارید چون در موضوع نقد ادبی و تقسیمات زبان و ادبیات به آن شدیدا نیاز داریم. روز خوبی داشته باشید. م.ب.

یادداشت: درباره امتحان آخر ترم برای همراهان درس ادبیات

درود

دق دادید این بنده را از بس برای امتحان آخر ترم غصه خوردید و سوال فرمودید. این چه دردی است که ما و شما بدان مبتلاییم؟ اگر این قدر که نگران امتحان بودیم نگران درستی کارهایمان هم بودیم باور کنید مملکت گل و بلبل میشد. نمیشد؟

داریوش گرامی این بار امر کرده اند در این باره بنویسم. چشم! پس اجازه بدهید عرض کنم که:

1. نمره همه از هژده محاسبه میشود. دو نمره آخر برای کسانی است که در کلاس حضور فعال دارند یا صاحب اخلاق خوش و هنر خوش و حال خوشی هستند. تشخیصش بر عهده این بنده است. 

2. هشت نمره اختصاص به انجام تکالیف دارد. یعنی دو نوشته درباره عشق و ازدواج و چهار نوشته درباره چهار کتابی که معرفی کرده ام.

3. 10نمره هم متعلق به امتحان آخر ترم است. پرسشها اغلب تستی است (20 تا 40 سوال). چند سوال تشریحی انتخابی هم خواهیم داشت. مثلا پرسیده خواهد شد که واژه داریوش در خط پهلوی به کدام صورت زیر درست است و شما باید املای درست آن را بیابید. یک پرسش از آوانگاری خواهد بود که هنوز درس داده نشده. به همین ترتیب، از ریشه شناسی، فروق اللغه، مبحث دلالتها، محورهای جانشینی و هم نشینی و بسیاری چیزهای ریز و درشت دیگر که در کلاس گفته شده پرسش خواهد شد. بنابراین، کار خیلی سختی پیش رو نخواهیم داشت. نه برای بنده که قرار است همه آن سیصد و اندی ورقه را تصحیح کنم و نه شما که قرار است پاسخ بدهید. پس جای نگرانی نیست. بهتر است فعلا در پی آن هشت نمره باشید، چون شرط لحاظ شدن آن ده نمره نیز همین نوشته ها خواهد بود که میزان فعالیت شما را در طول ترم نشان میدهد. شاد باشید. م.ب.

یادداشت: روز چهارشنبه با همراهان درس ادبیات 29/8/92

در همه سه درس امروز بحث درباره تکنیک نویسندگی بر اساس محور جانشینی بود. در برخی کلاسها بجز یکی خط پهلوی آموزش داده شد. در درس سوم خط را تا حرف را گفته ایم. بماند طلبشان. دوستانی که دوست دارند نمونه ای از این خط را ببینند به یادداشت روز سه شنبه هفته قبل بروند و کتاب درخت آسوریک را دانلود کنند. م.ب.

یادداشت: فرق واژه الرحمن با الرحیم (برای همراهان درس سه شنبه ساعت آخر)

درود دوستان

در کلاس درباره فرق این دو واژه سخن گفتیم. چون موضوع دینی است و بنده از حافظه سخن گفتم لازم شد در اینجا متن کتاب فروق الغه را در باب اختلاف این دو واژه بیاورم. متن عربی است ولی قابل فهم است. لازم شد مختصری در کلاس هفته بعد درباره اش خواهم گفت. م. باغبان


الفرق بین الرحمن والرحیم

أن الرحمن على ما قال إبن عباس: أرق من الرحیم یرید أنه أبلغ فی المعنى لان الرقة والغلظة لا یوصف الله تعالى بهما والرحمة من الله تعالى على عباده ونعمته علیهم فی باب الدین والدنیا، وأجمع المسلمون أن الغیث رحمة من الله تعالى، وقیل معنى قوله رحیم أن من شأنه الرحمة وهو على تقدیر یدیم، والرحمن فی تقدیر بزمان وهو إسم خص به الباری عزوجل، ومثله فی التخصیص قولنا فهذا النجم سماک وهو مأخوذ من السمک الذی هن الارتفاع ولیس کل مرتفع سماکا وقولنا للنجم الآخر دبران لانه یدبر الثریا، ولیس کل ما دبر شیئا یسمى دبرانا فأما قولهم لمسیلمة رحمان الیمامة فشئ وضعه له أصحابه على وجه الخطأ کما وضع غیرهم إسم الالهیة لغیر الله وعندنا أن الرحیم مبالغة لعدوله وأن الرحمن أشد مبالغة لانه أشد عدولا وإذا کان العدول على المبالغة کلما کان أشد عدولا کان أشد مبالغة.

989 الفرق بین الرحمن والرحیم(1): هما مشتقان من الرحمة، وهی لغة: رقة القلب وعطفه.والمراد هنا التفضل والاحسان. فإن أسماء‌ه سبحانه تؤخذ باعتبار الغایات دون المبادئ.وقیل: (الرحمن) أبلغ من (الرحیم)، لکثرة حروفه، مختص بالله تعالى، لا بطریق العلیة لجریانه وصفا، وإطلاقه على غیر تعالى کفر.ومبالغته إما بالکمیة لکثرة أفراد الرحمة، وأفراد المرحوم، أو بالکیفیة لتخصیصه بجلائل النعم وأصولها المستمرة وتقدیمه على الرحیم فی البسملة، لاختصاصه به تعالى.وروى عن أبی عبدالله علیه السلام أنه قال: " الرحمن اسم خاص بصفة عامة "(1) والرحیم بالعکس.وذلک أن لفظ (الرحمن) لا یطلق على غیره تعالى، کما سبق.وأما صفة عمومه، فلان رحمته فی الدنیا واسعة شاملة للمؤمن والکافر.وأما (الرحیم) فیطلق على غیره تعالى.وأما صفة خصوصه فلان رحمته فی الآخرة لا تشمل إلا المؤمن. فإن قلت: قد ورد فی بعض الادعیة: (یا رحمن الدنیا ورحیم الآخرة)، وفی بعضها: (یا رحمن الدنیا والآخرة ورحیم الدنیا)، وورد فی الصحیفة الشریفة: " یا رحمن الدنیا والآخرة ورحیمهما "(2)، فما وجه الاختلاف؟ قلت: قد أجبت عنه بأن اختلاف العبارات باختلاف الاعتبارات فعند اعتبار أن (الرحمن) أبلغ من (الرحیم) لدلالة زیادة المبانی على زیادة المعانی، واعتبار الاغلبیة فیه باعتبار الکمیة نظرا إلى کثرة أفراد المرحومین عبر برحمن الدنیا ورحیم الآخرة لشمول رحمته فی الدنیا: للمؤمن والکافر، واختصاص رحمة الآخرة بالمؤمن.وعند اعتبار الاغلبیة باعتبار الکیفیة، وهی جلالة الرحمة ودقتها بالنسبة إلى مجموع کل من الرحمتین عبر برحمن الدنیا والآخرة، ورحیم الدنیا لجلالة رحمة الآخرة بأسرها بخلاف رحمة الدنیا، وباعتبار نسبة بعض أفراد کل من رحمة الدنیا والآخرة إلى بعض عبر برحمن الدنیا والآخرة ورحمیهما، لان بعض من کل منهما أجل من البعض، وبعضا من کل منهما أدق.(اللغات).

یادداشت: برای درس روز سه شنبه 28/8/92

درود

در ساعت نخست که دیر هم آغاز شد به سبب تاخیر این بنده، به جای پرداختن به دفتر نوشته های دوستان به آموزش خط و زبان پهلوی پرداختیم و دوستان با الفبای این زبان آشنا شدند.

در ساعت دوم به تکنیک نویسندگی بر اساس محور جانشینی و موضوع سبک شناسی بر اساس محور همنشینی پرداختیم.

در ساعت سوم، موضوع محورهای همنشینی و جانشینی و تکنیک نویسندگی مطرح شد و بجز موضوع سبک شناسی به بررسی تفاوت گونه شعر کودک و شعرهای دیگر پرداخته شد. نیز درباره ترجمه بسم اله الرحمن الرحیم و امکان ترجمه پذیری واژه های آن بحث کردیم. در میانه درس، تا جایی که یادم می آید درباره خیارشور و ترشی و غذای امام حسین و مادرپخت و حتی گاوداری هم حرف زدیم.

تا اینجا به مباحث تاریخ زبان فارسی، سبک شناسی، دانشهای زبانی مختلف، و چیزهایی از این دست پرداخته ایم. تا چند جلسه بعد به مهارت نویسندگی خواهیم پرداخت. همراهان علاقمند به زبان پهلوی میتوانند نمونه خط آن را از یادداشت هفته قبل بردارند و ملاحظه کنند. م.ب.

یادداشت: یک روز سه شنبه دیگر با درس ادبیات 21/8/92

درود دوستان

امروز همه کلاسها برگزار شد. سپاس از عزیزانی که تشریف آوردند. 

در ساعت نخست، بحث به محور جانشینی و همنشینی اختصاص داشت. بعد از سبک نوشتار سخن گفتیم و اجمالا فرق میان سبک خراسانی و عراقی را بیان کردیم. بعد هم به سایه های معنایی پرداختیم و درباره اطلاعات موجود در جملات حرف زدیم و سرانجام به تکنیک نویسندگی بر اساس محور جانشینی رسیدیم. قرار شد دوستان برای هفته بعد متن یک داستان کوتاه را در دفتری بنویسند و با حفظ محور همنشینی و با جایگزین کردن داستانی دیگر در محور جانشینی داستان خود را بنویسند و بیاورند. مشقهای نویسندگی دیده خواهد شد. 

در ساعت دوم دوباره بحث از تاریخ شد. ناچار رزومه 120 سال گذشته تاریخ ایران طرح شد. در انتها خط پهلوی را هم دوستان آموختند و برخی کلمات را هم خواندند.

در ساعت سوم نیز خط پهلوی موضوع درس بود.

برای یکی از دوستان مقاله آقای دکتر حمیدیان را درباره موضوع بررسی نشانه های نامتعارف زیبایی در ادب فارسی گذاشته ام و سعی میکنم یک متن پهلوی ساده را هم از کتابخانه ام پیدا کنم و آپلود کنم تا ببینید. شاد باشید.

م.ب.


دانلود کتاب درخت آسوریک به زبان و خط پهلوی

http://s4.picofile.com/file/8100181834/draxt_i_asurig.pdf.html

مقاله: حمیدیان، سعید. بررسی نشانه های نامتعارف زیبایی در ادب فارسی

http://s4.picofile.com/file/8100181276/hamidiyan.pdf.html




یادداشت: درباره تعطیلی روز سه شنبه

درود دوستان

هفته گذشته عده ای از دوستان فرمودند که سه شنبه تعطیل است (یا بنده این طور ملتفت شدم). امروز که از مسئولان آموزش سوال کردم فرمودند درسها به قوت خود باقی است. از این رو، بنده سه شنبه در دانشکده خواهم بود و درس تعطیل نخواهد شد. همراهانی که روز سه شنبه با این جانب درس دارند اگر تشریف بیاورند از مباحث عقب نخواهند ماند. شاد باشید. م.ب.

یادداشت: مضمونی درباره عشق

درود

در کلاس آخر روز چهارشنبه چند بیت از سبک هندی خواندم که در آنها مضمون سازیهای زیبایی شده بود. این ابیات:


ریشه سرو کهنسال از جوان افزونتر است / بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را

***

من رشته محبت تو پاره میکنم / شاید گره خورد به تو نزدیکتر شود

***

چون زندگی به کام بود مرگ مشکل است / پروای باد نیست چراغ مزار را


اکنون این مضمون درباره عشق:


ز دست عشق بجز خیر بر نمی خیزد /  وگرنه پاسخ دشنام مهربانی نیست

درختها به من آموختند فاصله ای   /   میان عشق زمینی و آسمانی نیست