مکتبة المصطفی
این پایگاه صرفاً در حوزه کتاب فعالیت دارد و آثار فراوانی را به صورتهای مختلف (تصویر نسخ خطی، تصویر کتب چاپی، ایبوک، ورد، و... در اختیار کاربران قرار میدهد
مکتبة الوقفیة
یکی از پایگاههای مهم در حوزه کتب عربی است که بیش از 1500 عنوان کتاب را به طور رایگان در اختیار کاربران قرار میدهد. استفاده از این سایت نیاز به ثبتنام ندارد و سرعت دانلود از آن نیز مناسب است.
مکتبة الاسکندریة
بیش از 20000 جلد کتاب در این پایگاه گرد آمده است.
مکتبة الشاملة
یکی از بزرگترین کتابخانههای دیجیتال حال حاضر با بیش از 4000 عنوان کتاب رایگان است که برنامه نرمافزاری رایگانی به همین نام را نیز در اختیار کاربران قرار میدهد.
شبکة المشکاة
شعار این پایگاه «بازگشت به کتاب و سنت» و روش آن «کیفیت» در برابر «کمیت» است. کتابخانه دیجیتال و مجموعه مقالات غنی، ارائه درسها و بحثهای علمی و اتاقهای گفتگو از ویژگیهای این پایگاه است.
سلام استاد گرامی دکتر باغبانی عزیر و بامعرفت ارادت دارم. دلم برای کلاس شما تنگ شده هزاران بار. مشتاق دیداریم. جواهرکار هنوز روی اعصاب همه راه میره. دعا بفرمایید انشاالله دعای شما مستجاب بشه. خیلی خیلی خیلی مخلصیم.
درود ولی جان. چطوری برادر؟ جناب جواهر خوبند؟ این بنده هم زیاد یاد شما میکند. خوب باشید و بهروزگار. سپاسگزارم. م.ب.
تیغ افراشته ، قصد دل من دارد یار کس نبیند به چنین حال، ز جانش آزار یا رب این قصه ز انفاس کدامین قلم است ؟ که چنین سخت به تقدیر من آورده نگار بر حذر نیست ز ویرانِ دل، این خانه خود خبرش ده ، که نهان کی شود عشق از آوار؟ گنج ویرانه ی دل، صولت غم ها دارد کس چنین کشته ی خود زار ندارد بر دار ! گرچه راضی به کم از مرگ من آن یار نبود هر کجا هست خدایا زبلا دورش دار .
میشه از خاطره لبریز جنون بود و نبود آنقدر زنده به یادی که به یک رد نگاه لحظه ای چند ، بجویند تو را ، توی رگهای بهار ،توی قلب روزگار میشه فواره ی خون بود و نبود فارغ از حسرت حتی ، یه سلام تپش ساده ی امواج صدا به کلامی ، روی نبض لحظه ها!! میشه اینجوری همه بود و نبود میشه از شادی سرود میشه رو تک تک رد غصه ها هق و هق گریه ها خطی از مهر کشید روی موج زندگی ، هم نوا با تپش عشق ،تپید .
H.ghavami1393 ارادتمندم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام استاد گرامی دکتر باغبانی عزیر و بامعرفت
ارادت دارم. دلم برای کلاس شما تنگ شده هزاران بار. مشتاق دیداریم.
جواهرکار هنوز روی اعصاب همه راه میره. دعا بفرمایید انشاالله دعای شما مستجاب بشه. خیلی خیلی خیلی مخلصیم.
درود ولی جان. چطوری برادر؟ جناب جواهر خوبند؟ این بنده هم زیاد یاد شما میکند. خوب باشید و بهروزگار. سپاسگزارم. م.ب.
من به تنگ آمدهام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم ...
<فریدون مشیری>
رفیق با کرامت من درود. شاد باشی
سلام استاد
خیلی مخلصیم. بچه ها همه به یادتون هستند. به امید دیدار.
درود و سپاس علی جان.
« صولت غم »
تیغ افراشته ، قصد دل من دارد یار
کس نبیند به چنین حال، ز جانش آزار
یا رب این قصه ز انفاس کدامین قلم است ؟
که چنین سخت به تقدیر من آورده نگار
بر حذر نیست ز ویرانِ دل، این خانه خود
خبرش ده ، که نهان کی شود عشق از آوار؟
گنج ویرانه ی دل، صولت غم ها دارد
کس چنین کشته ی خود زار ندارد بر دار !
گرچه راضی به کم از مرگ من آن یار نبود
هر کجا هست خدایا زبلا دورش دار .
H.ghavami27/1/1393
درود حسین جان. زیباست. به ویژه بیت آخرش. شاد باشی
مرهم این دردها پس چیستی
گر امید مرگش از پی نیستی
دهخدا
« بود و نبود»
میشه از خاطره لبریز جنون بود و نبود
آنقدر زنده به یادی که به یک رد نگاه
لحظه ای چند ، بجویند تو را ،
توی رگهای بهار ،توی قلب روزگار
میشه فواره ی خون بود و نبود
فارغ از حسرت حتی ، یه سلام
تپش ساده ی امواج صدا
به کلامی ، روی نبض لحظه ها!!
میشه اینجوری همه بود و نبود
میشه از شادی سرود
میشه رو تک تک رد غصه ها
هق و هق گریه ها
خطی از مهر کشید
روی موج زندگی ،
هم نوا با تپش عشق ،تپید .
H.ghavami1393
ارادتمندم